با پيشرفت مدنيت در مواردى همچون خانه سازى ، اهلى كردن حيوانات ، فعاليتهاى كشاورزى ، صنعت سفال سازى ، كوزهگرى ، تهيه دوكهاى سنگى و گلى براى نخ ريسى و پارچه بافى و ساختن ابزار مختلف حتى لوازم زينتى و آرايش از انواع سنگها ، ساخت مهر نيز براى گسترش بازرگانى ارتباط ميان اقوام و ملت ها رواج يافت. ضرورى بود كه محتويات خمره با يك عدل بار را تضمين و مراقبت كنند تا مال التجاره دست نخورده در مقصد تسليم شود. براى تشخيص مالكيت ، از مهر استفاده مىكرند. روى كلوخهاى از گل رس علامت گذارى مىشد و آن را در دهانه خمره جاى مىدادند و يا به طنابى مىبستند.
پيش از اختراع خط ، از نيمههاى هزاره چهارم پيش از ميلاد ، انسان با حكاكى تصاوير بر روى مهر مقصود خود را تفهيم مىكرده است . پس از اختراع خط ، اين پيامها ، شامل تصاوير و خط ، بر مهرها حكاكى مىشد. جنس ابتدايىترين مهرها از گل پخته ، سنگ گچ ، سنگ آهن ، مرمر ، عاج و استخوان ، شيشه ، فلز و احتمالاً گوش ماهى بوده است . مهرهاى اوليه معمولاً داراى يك سوراخ بودند كه به عنوان آويز در گردن بند يا دستبند و به احتمال قوى براى طلسم نيز به كار مىرفتند.
يكى از زيباترين مهرها ، مهرهاى استوانهاى يا سيلندرى بوده است . كاربرد مهرهاى استوانهاى ، همان كاربرد مهرهاى مسطح و عادى است كه براى ثبت معاملات تجارى و فرمان ها و اسناد مالى ، امضاء و جنبههاى دينى و اساطير به صورت طلسم براى مهر و موم و غيره به كار مىرفت. به مرور نقوش مانند ديگر هنرها و دانشها راه تكامل پيمود و به درجهاى از كمال رسيد.
كهنترين مهرهاى عادى و مسطح در تپه سيلك كاشان به دست آمده و نخستين نمونههاى مهرهاى استوانهاى نيز در شوش كشف شده است . جنس اين مهرها از سنگ مرمر و سنگ آهك به رنگهاى گوناگون است . اين مهرها به طور كلى ، بهترين مأخذ از فرهنگ و هنر و شيوه زندگى مردم زمان است . نقوش بيشتر اين مهرها ، نمايانگر صنايع و فرآوردههاى كشاورزى و نقش انسانها در اينگونه فعاليتهاست. نمايش كانال نهر آب ، دليل استفاده از نظام آبيارى است . ذخيره غلات و انبارهايى براى نگهدارى فرآورده هاى گندم ، خود نمونهاى از معمارى زمان را به ما نشان مى دهد.
از صحنههاى ريسندگى و بافندگى مىتوان نتيجه گرفت كه احتمالاً براى تن پوش ديگر از پوست استفاده نمىكردهاند. بيشتر اين مهرها به ويژه مهرهاى استوانهاى براى دانش پژوهان تاريخ ايران باستان ، بهترين راهنما و گنجينه بىهمتا از اطلاعات و دانشهاى مردم اين سرزمين است.
جنس مهرهاى استوانه كه از شوش و در منطقه چغازنبيل كشف شده ، علاوه بر شيشهاى ، اغلب از قير طبيعى سياه است. در اين دوره ، نوع ديگر از مهرهاى حلقهاى در لرستان به دست آمده، كه شبيه به يك حلقه نوارى است و از مفرغ ساخته شده است. در دوره مادها و كاسىها ، صحنههاى مهر سادهتر و اغلب نوشته دارند. در دوره هخامنشيان ، مهرها را از سنگهاى قيمتى مىساختند؛ همچون يشم ، لعل ، لاجورد ، ياقوت و سيم و زر . در اين دوره بيشتر آثار منقوش بر روى مهرها صحنههايى از شكارگاهها يا جدال با حيوانات و تصوير شاهان اين دوره است. « مهر داريوش » ، يكى از مهمترين مهرهايى است كه از دوره هخامنشى در دست است ، اينك در موزه بريتانيا نگهدارى مىشود. بر روى اين مهر استوانهاى شكل داريوش شاه نقش شده كه بر گردونه ايستاده است: گردونه را دو اسب مىكشند و شاه در كار شكار شير است. در بالاى اين نقش شكار، نيم تنه « فروهر » منقوش است. در قسمت پايين مهر ، زير پاى اسبها ، لاشه يك شير افتاده است و در پشت گردونه درخت خرمايى هست و نام داريوش به خط ميخى پارسى ، بابلى و ايلامى نقر شده است . در بيشتر مهرهاى اين دوره ، شاه به عنوان يك « حاكم مطلق » تصوير شده است. اين مهرها بيشتر براى مقاصد ادارى كابرد داشته است. در مهرهاى سنگى نسبتاً بزرگ در هر دو سر مهر اغلب با ورقههايى از طلا پوشيده شده است . در دوره اشكانيان ، نقوش مهرها بيشتر جانوران سمبليك را نشان مىدهد. در برخى مهرهاى اين دوره ، تصوير بزرگان به صورت تمام قد يا نيم تنه است، اغلب نيم كره يا بيضى شكلند و كمتر از مهرهاى استوانهاى استفاده مىشده است. بر مهرهاى ساسانى نقوش بسيارى ديده مىشود كه بيشتر نقوش جانوران و جانوران تركيبى يا نمادهاى ساسانى به گونههاى مختلف مانند نقش خداى مهر و آناهيتا ، آتشدان مقدس يا نوشته و خط يا نام شهرياران روزگار. در اين دوره از مهرهايى به شكل انگشترى هم استفاده مىكردهاند. سطح مهرها مقعر يا محدب و بيشتر از جنس عقيق قرمز بود.
|